'

personal & Scientific & free

Sometimes Not possible to comment About Words of others , So here we can talk about what I 'm thinking

personal & Scientific & free

Sometimes Not possible to comment About Words of others , So here we can talk about what I 'm thinking

personal & Scientific & free

#مکانی برای ارائه هرچیزی که ارزش دانستن رو داشته باشه
#اطلاعات به معنای دانش نیست,تنها منبع دانش تجربه است
#استفاده از کل مطالب این سایت با ( ذکر منبع ) بلامانع است
#If the contents are interesting please comment about it

آرشیو دسته ای
نویسندگان
سایت های جالب

۴۵ مطلب با موضوع «آزاد» ثبت شده است

حواسم نبود بابت گوش زد اون دوست عزیزی که اسمشم نگفت ممنون اگه کادر نمایش فیلم های سایت براتون باز نمیشه و ارور میده ( پلاگین غیر فعاله و باید اپدیت بشه ) نرم افزار flash player  رو از لینک های زیر دانلود و نصب کنید تا مشکلتون بر طرف بشه


پیشنهاد میکنم از مرورگر  chrome  استفاده کنید


مرورگر (استاندارد ویندوز)

مرورگر (کروم,فایرفاکس,اپرا)


    Deli 

خدایا اگر اجازه بدهی از دانه های باران سینه ریزی می سازم برای دختر لطف تو و شعرهایم را زیر درخت یاد تو می کارم ...

<<من برای زندگی در رویاهایم از هیچ کس اجازه نخواهم گرفت >>

 چه کسی , تو چه موقعیتی میتونه چنین حرفی بزنه , حتی با برداشتی ازش ؟! مگه زندگی یه فرصت تو زنده بودن ما ادم ها با تمام شرایط خوب و بدش نیست که همیشه برای بهتر شدن ارزوی داشته باشیم تا انجام دادنش انگیزه حرکتامون بشه اگه تمام صف بندی جملات من درست باشه کسی نمیتونه مانع ارزوی کسی بشه مگر اون ارزو تبدیل بشه برای ما به رویا ایشالله خدا کاری کنه که هر کسی ارزوی قشنگی داره چه برای خودش چه برای دیگری بتونه از رسیدن بهش لذت ببره


         با خود چنین اواره ای بیگانه ام

                با اینکه دور از احساس و تنهائیم

         با خود چنین اواره ای بیگانه ام

               توهی از احساس , عاطفه حتی قدم

        در این بین گذر ثانیه ها شد تقاطع ادم ها 

                گرم کرد وجودم را , شعله زد کوری احساسم را

        تولد احساس ها ثبت ادم ها شد

                احساس خوب , احساس بد , چون ذاتش انسان بود

        با بدی رنگ قرمز , سرخی ادم خون جهید

               جگر سوخته پدر عمر تپید

        چکه چکه شدند سرخی ها همه گل 

                با کمی خوبی ها همه داشتند یک دسته گل

         گل ها همه زیبا با عطر دل انگیز و صفا

                گل ها همه نقاشی رفتار قشنگی ها 

         تا که یک صبح خورشید دگر سرخ نبود

                سرخی سهم هاله افتاب نبود 

         گل شروع بی پایان احساس بود 

                گل ابراز محبت نماد مهر بود

         گل سرخ مادر قدسی عاطفه شد 

                گل سرخ رنگ محبت را ندید پس چرا با رنگ خود رابط دوست داشتن شد


    Deli 

حتما شنیدید کسی بگه فلانی نمک رو زخم من پاشید , شایدم اتفاق افتاده که جایی از بدنتون بریدگی یا خراشی داشته باشه که با چیز شور حالا چه نمک خوراکی یا شوره برخورد کنه و بهتون یه حس درد همراه باسوزش شدید دست بده اما تا حالا شده بهش فکر کنید دلیلش چیه ؟

پوست بدن ما  در سطح پوست چه سخت و چه نرم باشه دارای ویژگی های مشترکی بین لایه های زیرین هست و یکی از چیز هایی که درشون مشترکه وجود رشته های ریز و پراکنده ای که وظیفه سنس کردن اتفاقات فیزیکی و شیمیایی در تماس با بدنه که با بریدگی بافت گوشتی بدن , رشته های انتقال دهنده این اعصاب نیز پاره میشه همون طور هم که در کتاب های درسی یاد گرفتیم سیستم پردازش بدن انسان یا همون مغر ما نه تنها توانایی تجزیه تحلیل خود را با توجه به واحد های سلولی مولد بار الکتریکی (سلول های خاکستری ) انجام میده بلکه این انتقال اطلاعات نیز با کمک شبکه های عصبی که مثل کابل های برق الکترون های تولیدی از سنسور ها رو به مغز و از مغر به انواع ماهیچه های بدن میرسونن کار میکنه , این رشته ها وقتی بریدگی داشته باشند خیلی حساس هستن برای همینه که ادم وقتی زخمیه همیشه درد میکشه وقتی نمک با زخم در تماس باشه بلور های سیدیم کلراید با رطوبتی که در کنار زخم وجود داره ترکیب میشه در نتیجه پیوند یونی اونا شکسته شده و بار الکتریکی مثبت و منفی به خودشون میگیرن که این بار الکتریکی که کم هم نیست باعث تحریک این رشته های ظریف شده اعصاب اون قسمت رو تحریک میکنه بطوری که قوی ترین  حس انسان  یعنی درد رو فعال نگه میداره

این واکنش زیاد هم بد نیست چون کلر ازاد شده خاصیت ضد عفونی کننده داره و سدیم باعث سست شدن جرم چرک میشه جوری که قدیم وقتی برده ایی میخواست درد شلاق های زیاد و پی در پی رو حس نکنه پاهاش یا کمرشو با نمک اقشته میکرد تا با چند شلاق اول بدنش سر بشه و درد شلاق های بدی رو حس نکنه حتی بعضی ها از این درد لذت هم میبرن وقتی براشون عادی شده باشه پس اگه ادم حساسی هستید در صورت زخمی شدن از جایی که در تماس با گرما هستید دوری کنید تا عرق بدنتون که شوره وارد زخم نشه همین طور از موادی که میتونن با الکتریکی رو بگیرین مثل اکسید فلزات دوری کنید


    Deli 

دوست دارم نوروز ( جشن رسیدن سال جدید ) رو با بهاری قشنگ به مردم دنیا تبریک بگم . چون دلیلی نداره بخاطر اینکه این جشن تو 16 کشور دنیا جز ایران ما جشن گرفته میشه محدودش کنم , دلیلی نداره چون دقیقترین مبدا گذشت زمان تو طبیعته زمینی ماست بخوام به عده خاصی تبریک بگم , دلیلی نداره چون تنها جشنیه که طبیعت هم با شروع اون شادی میکنه بخوام بگم عید ماست برای خیلی چیزاست که نوروز رو برای همه میخوام تا بهونه شادی مردم دنیا باشه حتی برای یک روز بیشتر    

 نوروزتون مبارک

  س          سبزه و بوی یاسمن , فصل بهار می رسد
        م      مقدم عید و سال نو , همچو سوار می رسد 
   ا             از همه کوی و شهر و ده , بانگ شعف بر اسمان 
       ب       بر همه کنج خلوتی , بوس و کنار می رسد 
   ل            لطف شب و نسیم ان , خنده بروی عاشقان 
        ا        اختر و ماه اسمان , نقش و نگار می رسد 
   ن            ناز ز بلبل و گلان , عشوه ز یار مو کمان 
        ر        رحمت شوق ابر , چشم خمار می رسد
   و            وصف طبیعت جوان , شور دهد به شاعران
        ک      کام چو شهد می شود , مژده هزار می رسد

 پرهامی 


    Deli 
با بیشتر شدن شناخت متخصصین حوزه سلامت چه پزشکان و چه رشته های ازمایشگاهی فیزیولوژی , فارمالوژی , ژنتیک و ... دارو درمانی نیز تو این حوزه گسترش پیدا کرده اما در این بین دارو های هستن که موارد مصرف بیشتری دارند و تو باکس امرجنسی داروهای بیمارستان جزو داروهای همیشگی چک لیست تعمین قرار دارن برای همین داشتن اطلاعاتی در مورد این دست از داروها میتونه کمک کنه تا در صورت نیاز از بهترین گزینه و با مناسب ترین روش ازشون استفاده کرد , بخاطر این موضوع فایلی بصورت pdf تو کتابخونه قرار دادم که میتونید از این دست اطلاعات ان استفاده کنید .

    Deli 

بوی عیدی , بوی توت , بوی کاغذرنگی

بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو
بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ

با اینا زمستونو سر می‌کنم
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب

با اینا زمستونو سر می‌کنم
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا
شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور
برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها


با اینا زمستونو سر می‌کنم
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب

با اینا زمستونو سر می‌کنم
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

بوی باغ‌چه, بوی حوض , عطر خوب نذری
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی

با اینا زمستونو سر می‌کنم

با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


                                                                                                                            Deli 

میگن تو کشور - که نه بادیه نشین های مدرن - حاشیه خلیج فارس میلیارد میلیارد اونم به دلار و یورو نه تومن ما خرج میکنن که ادم عجیر کنن از سراسر دنیا براشون تاریخ نداشتتون رو بسازه حتی چند نمونشم کپی برداری از سرستون ها و بادگیرهای ایرانی گرفته تا خریدن چیزهای جالب مثل بلندترین درخت ها و یا خرید غیر قانومی انواع حیوانات حیاط وحشمون رو حداقل میدونم که داره همین الانم انجام میشه اونوقت ما یه سازمان داریم زیر نظر نهاد ریاست جمهوری و وظیفش طبق اساسنامش نگهداری , حراست , مرمت و ارائه اثار تاریخی و طبیعی و فرهنگی کشورمونه اما تو دوره های مختلف مثل اکثر چنین سازمان هایی فقط شده جایگاهی برای نشوندن حامی های ریاست جمهوری یا نمایندگان مجلس یا حزب ها که تو انتخابات ((فقط و فقط برای رضایه خدا از اقای کاندیدا همایت میکنن و بعدش هم اصلا یعنی اصلا انتظاری ازش ندارن , ارواح ....... )) تو این چند ساله هم اگه دقت کرده باشید اکثر کارهایی که توسط این نهاد انجام شده با برنامه ریزی های NGO های مردمی یا طبق سفارشات unesco یا مثل مورد من اتفاقی یا با برملا شدن تلاش سارقان اثار تاریخی انجام گرفته اما این قصه تکراری رو برای چی یاداوری کردم .

من بچه پایین شهر اهوازم یعنی یجورایی تا به الان بیشتر عمرم رو تو محله 400 دستگاه یعنی ضلع غربی اخرین مرز رشته کوهای زاگرس که تو اهواز به الصافی مشهوره گذر کردم چه از بچگی که برای رفت امد از این کوه با پدربزرگم بالا میرفتم چه برای مکاشفات و بازی با دوستان اونجا رو فقط به چشم یه جای بکر که جز چند نحیف درگیر افیون کسی کارش به اونجا نمی افتاد . تا اینکه دوسال پیش که از سر کار (منطقه صنعتی کارون ) میرفتم از همین مسیر سمت خونه بعد چند وقت هوس کردم برم بالای پارک صخره ای اسیاباد که اونجا چیزی که هیچ وقت توجهمو جلب نکرده دیدم تو دل سنگ ها با دقت چاله هایی هست که تو نگاه اول هر کسی با دیدنشون میگه خوب اینها رو با دستگاه حفاری کردن اما این حفاری ها جایی نیستن که ماشین حفاری یا کمپرسور بتونن بیران , دوما دلیلی نداره چنین گودال هایی که بیشتر به گور و اشکفت ( شبیه غار ) شباهت دارن درست کنن , چند وقت بعد تو اینترنت فهمیدم یه کارشناس میراث اتفاقی اینجا رو دیده و به قدمتشون پی برده و تو نتایج کارش به اینکه اینجا گورهای با قدمت 2000 سال است اشاره کرده بود نکته جالب توجه اینکه شهرداری با ماشین سنگین چند ساله پی اینکه اونجا رو جز فضای سبز پارک و حاشیه باند خیابان کنه و چندسالی هم هست دکل پرچم بزرگی اونجا افراشتن که به فرسایش این محوطه و نابودیش کمک میکنه حالا اینجاست که میخوام بگم خداااااااا داغمووووو به کی بگم هااااااااا!!! یه دوستی داشتم مهندس ساختمان بود و نهایت ارزوش بساز و بفروشی , اگه  این مطلبو بخونه متوجه میشه منظورم کیه و چرا یادش کردم که روزها رو همین کوها باهم خوش گذروندیم این چنین موقعیتی خارج از دید فرهنگی و تاریخیش تو هر جای اروپای که محتاج یه ساعت افتاب گرفتن هستن باشه بهترین پارک و مرکز تفریحی جنگلی و کوهپیمایی رو ازش میساختن البته جای دور نریم نمونه های ایرانیش هم هست مثل توچال در تهران یا صفه در اصفهان اما ماشالله اقایان مدیر ما دقدقه های بیشتری دارن که میتونید تو بیلبوردهای تبلیغاتی که به هر مناسبتی یکی از طرف خودشون با پول بیت المال تو سطح شهر میزنن این دقدقه ها رو ببینید .



این مطالبو مینویسم زمانیکه مطلبی از دایره پترولیوم ژئولوژی مناطق نفت خیز جنون تو یک سایت خوندم که در مورد اهمیت زمین شناسی این منطقه حرفا گفته بود . در صورت خوندن و ارتباط برقرار کردن با هدف نوشتن این مطلب , لطفا اون رو هرجای که میتونید انتشار و گسترش بدید شاید کسی که مسئولیتی مربوط با این قضیه داره به خودش بیاد و کاری کنه اگه یادتون باشه تو قضیه مترو و چهارشیر و یا پیدا شدن ستون و اشیای تاریخی چنین اتفاقات بی مسولیتی افتاد و بدتر از اون فراموشی اون بود .



     Deli

چند روز پیش تو یه ایمیل عکسی از رامبد جوان و یه فیلم نامه و طنزنویس به نام قاسم خانی داشتم که با سیبیل انگلوساکسونی ژس گرفته بودن و در ادامه اقای قاسم خانی برای برخورد بختیاری ها نسبت به عملکرد زشت سازندگان فیلم سرزمین کهن حاشیه ایی نوشته بود و با لحن تمسخر ابن اتفاق رو دست مایه شوخی قرار داده بود که امروز متوجه شدم خانوم دهقان یعنی همسر مهراب قاسم خانی خودش بختیاریه و نتونسته سکوت کنه در مقابل حرف های ایشون و یه نامه به همسرشون بخاطر این قضیه نوشته و انتشار داده که بهتره خودتون بخونیدش


«مهراب عزیز
در طی سال‌هایی که در کنار تو زندگی کردم، چندین بار به من پیشنهاد دادی و سعی کردی منو ترغیب کنی که عضو شبکه‌های اجتماعی بشم و فضای بی‌انتها و پر از پیچیدگی و گاهی دیوانه‌وار مجازی رو تجربه کنم و هر بار من امتناع کردم، دلیلش رو هم میدونی؛ من از روبرو شدن با قضاوت‌ها، انتقادهای بی‌رحمانه و بدگویی‌ها می‌ترسم. من ترجیح میدم همیشه به همون لبخندهای گرم و حرف‌های محبت‌آمیزی که آدم‌های واقعی می‌زنند دل خوش کنم و عجیب این که تا به حال هیچکدوم از این زخم زبان‌ها، بدگویی‌ها و حسادت‌ها رو در حرف‌ها و حرکات آدم‌ها در خارج از دنیای مجازی نشنیدم و ندیدم.
 انگار که آدمها وقتی دیده نمی‌شن شهامت خیلی بیشتری در گفتن حرف‌هایی که در دلشون میگذره دارن. انگار وقتی رو در رو با کسی حرف نمی زنن تازه تبدیل به قهرمان، منجی جامعه و مدافع فرهنگ و تمدن می‌شن و تازه تو این شرایطه که فکر می‌کنن موفق شدن حقشون رو از بقیه بگیرن و جواب توهین‌هایی که بهشون شده رو بدن و بعد از ناسزا و حرف‌های نامربوطی که حتماً در خارج از دنیای مجازی از گفتنش اجتناب میکنن نفس راحتی بکشن و به خودشون افتخار کنن.»
«مهراب عزیزم
چند بار دیگه میخوای تلاش کنی و با شوخی و خنده وقتی خسته می‌شی با صدای اعتراض بگی که برنامه‌سازهای تلویزیون قصد توهین و اهانت به هیچ قوم و لهجه و فرهنگ و شغل خاصی رو ندارن و قرار نیست بودجه دولت صرف تسویه حساب شخصی برنامه‌سازها با مخاطب بشه؟ چندین بار در مصاحبه‌ها گفتیم که تو آذری و من بختیاری هستم و افتخار می‌کنیم؟ ولی تعصب کورکورانه در هیچ جای دنیا پذیرفته شده نیست.»
«مهراب عزیزم
تو سال‌هاست که مشغول نوشتن پربیننده‌ترین سریال های طنز این تلویزیون هستی، خدا و پدر و مادرت از تو راضی باشن که چنین فرزندی رو تحویل اجتماع دادن که میتونه به مردمش خدمت کنه، دل مردم رو شاد کنه و برای مردم لحظه‌های شاد و به یاد موندنی به جا بذاره و عجیب این که بعضی از این مردم هنوز متوجه لحن طنز تو در نوشتن نمی‌شن و هنوز خیلی ها با خوندن تیتر نوشته تو که "تهرانی‌ها بی‌غیرت هستند" دچار سوءتفاهم می‌شن و اصلاً به خودشون فرصت این رو نمی‌دن که یک بار متن رو بخونن، فکر کنن و بعد قضاوت کنن؛ زود قضاوت کردن‌ها چه صدمه‌هایی که به فرهنگ ما نزده، زود جبهه گرفتن‌ها چه آشفتگی‌ها که در بین مردم ما به وجود نیاورده و چه دل‌هایی که نشکسته و چه زحمت‌هایی که به پوچ تبدیل نکرده.»
«مهراب عزیزم
آدم‌های واقعی اونهایی نیستن که پشت دیده نشدنشون در دنیای مجازی سنگر می‌گیرن، شجاع می‌شن و شعار می‌دن، آدم‌های واقعی آدم‌هایی هستن که سعی می‌کنن برای آدم‌های دیگه کاری که از دستشون برمی‌آد رو انجام بدن حتی اگه اون کار ساختن یک لحظه کوچیک خوب و شاد برای مردم باشه. همیشه بهت افتخار می‌کنم.

                                                                                      همسرت شقایق دهقان»


     Deli

برای دیدن مطالب بیشتر نسبت به موضوع مد نظر خود از گزینه های برگ قبلی نیز میتوانید استفاده کنید
پیکور
Home
Mechanic
Megatronic
Free
movies
gallery
library